یک قرن غارت: جنگ اقتصادی غرب علیه ملت ها - از برتون وودز تا تحریم های وحشیانه آمریکا
ایران در نبرد اقتصادی با تحریمها، از ابزارها و تاریخچه نهادهای بینالمللی برای دستیابی به صنعتی شدن و رفع محدودیتها بهره میبرد.
تحریم، سلاحی خاموش اما ویرانگر
تحریم؛ فراتر از ابزار اقتصادی
اگرچه تحریم در ظاهر به عنوان یک ابزار اقتصادی معرفی میشود، اما در عمل به عنوان یک سلاح خاموش عمل میکند که بدون ایجاد صدا و انفجار، زندگی میلیونها انسان را در کشورهایی چون ایران، کوبا و روسیه تحت تأثیر قرار داده است. این سلاح پنهان و پیوسته، توانایی نابودی یک ملت را بدون شلیک حتی یک گلوله داراست.
تاریخچه تحریم؛ از جنگ جهانی اول تا دوران جنگ سرد
استفاده گسترده از تحریمها به عنوان ابزار جنگی به قرن بیستم بازمیگردد. در جریان جنگ جهانی اول، متفقین با کنترل نقلوانتقالات مالی و تجاری، اقتصاد آلمان، اتریش و مجارستان را فلج کردند. این اقدامات تنها دولتها را هدف قرار نداد، بلکه میلیونها شهروند را با فقر، بیماری، گرسنگی و مرگ مواجه ساخت و تحریم را به عنوان یک سلاح تمامعیار معرفی کرد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و همزمان با آغاز رقابتهای سیاسی-اقتصادی میان شرق و غرب، تحریم به ابزاری ثابت در سیاست خارجی غرب تبدیل شد. آمریکا در دوران جنگ سرد، تحریمهای گستردهای علیه کشورهای کمونیستی از جمله کوبا اعمال کرد که بیشترین آسیب را به مردم این کشورها وارد کرد.
ظهور نهادهای بینالمللی و گسترش زیرساختهای تحریم
با تأسیس نهادهایی چون صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی، ابزارهای جدید و پیچیدهای در اختیار قدرتهای بزرگ قرار گرفت تا فشار اقتصادی بر کشورهای مخالف نظم نوین جهانی افزایش یابد. اسناد بینالمللی نشان میدهد که تقریباً تمامی کشورها به نوعی از تحریمها آسیب دیدهاند، اما 11 کشور به طور ویژه هدف اصلی این فشارها بودهاند.
ویلسون: تحریم، مرگبارتر از جنگ
وودرو ویلسون، رئیسجمهور وقت آمریکا، در سال 1919 تحریم را «عظیمتر از جنگ»، «انزوای مطلق» و «سلاحی که میتواند یک ملت را به زانو درآورد» توصیف کرد. او تأکید داشت که این «درمان وحشتناک» چنان ویرانگر است که هیچ ملت مدرنی توان مقاومت پایدار در برابر آن را ندارد.
صنعتی شدن تحریم؛ از ابزار تا نظام اقتصادی
تحریم که غالباً به عنوان یک ابزار تلقی میشود، در واقع به یک صنعت بزرگ و پردرآمد در نظام سیاسی-اقتصادی غرب تبدیل شده است. این صنعت بر پایه قدرت اقتصادی، فناوری، بهرهوری، شبکه بانکی بینالمللی و دیپلماسی چندجانبه بنا شده است. بنابراین، نگاه به تحریم به عنوان صرفاً یک «ابزار» نادرست است و مقابله با آن نیازمند درک ماهیت «صنعتیشدن تحریم» است.
شکست استراتژی رفع تحریم با مذاکره
درک صنعتیبودن تحریم، شکست استراتژی مذاکره برای رفع آن را آشکار میسازد. از آنجا که تحریم بخشی از یک زنجیره اقتصادی-سیاسی گسترده است، رفع آن از طریق گفتوگوهای دوجانبه، عملاً نتیجهای راهبردی نخواهد داشت.
شکلگیری نظم پولی تحریمی؛ از برتون وودز تا نیکسون
زیرساختهای تحریم از کنفرانس برتون وودز در سال 1944 آغاز شد و تا سال 1971 با کنار گذاشتن استاندارد دلار-طلا توسط نیکسون ادامه یافت. تحولات خاورمیانه و جنگهای منطقهای نیز به تکامل سازوکارهای تحریم کمک کردند.
ایران؛ نقطه بلوغ صنعت تحریم
انقلاب اسلامی 1979 نقطه عطفی در تاریخ تحریمها محسوب میشود. تحریمهای گسترده علیه ایران، از جمله داماتو و کاتسا، به مرحله «بلوغ ساختاری» رسیدند که نتیجه پیشرفت ابزارهایی مانند سوئیفت، سیستمهای الکترونیکی بانکی و شبکه تبادلات جهانی بود.
این بلوغ باعث شد تحریمها قدرتی بیسابقه پیدا کنند؛ به گونهای که در سالهای 2017 و 2018، نظام پرداخت بینالمللی ایران تقریباً به طور کامل منهدم شد و کشور از شبکه رسمی تبادلات جهانی کنار گذاشته شد. این وضعیت منجر به محاصره چندلایه اقتصادی، انسداد تبادلات با خارج، گسترش فساد درونی و آسیبهای ساختاری ناشی از انتقال مبادلات به کانالهای غیررسمی و پرخطر شد.
در چنین شرایطی، تنها دو راه پیش روی کشورها قرار دارد: یا درمان تحریم از طریق بازسازی ساختار اقتصاد و تولید قدرت ملی، یا تسلیم شدن در برابر تحریمگران.