سرآمد انتخاب هوشمندانه

پزشکیان رسما کار را تمام کرد!

مسعود پزشکیان با لحن صریح و همیشگی خود، پرده از واقعیتی برداشت که سال‌هاست زیر سایه پنهان شده؛ بودجه‌های کلانی که به مؤسسات و بنیادهای بی‌ثمر اختصاص می‌یابد. او با انتقاد از این وضعیت، خواستار توقف این ریخت‌وپاش‌ها شد و گفت: «چرا باید به سازمان‌هایی که هیچ خروجی ندارند پول بدهیم؟ این بساط باید جمع شود.» اما آیا دولت توان قطع این بودجه‌ها را دارد؟

داستان از جایی شروع شد که پول نفت، دولت‌ها را به خلق نهادهای غیرضروری و استخدام‌های بی‌ضابطه سوق داد. دوستان، آشنایان و هم‌حزبی‌ها به ادارات و مؤسسات راه یافتند و به مرور، این ساختارها به نهادهایی با ردیف بودجه مستقل تبدیل شدند. نتیجه؟ دستگاه‌هایی کم‌سواد و ناکارآمد که نه‌تنها بار مالی دارند، بلکه مانع کارآمدی دیگران هم می‌شوند.  دولت مصوبه حقوقی کارکنان را اصلاح کرد

وقتی درآمد نفت کاهش یافت، این ساختارهای ناکارآمد دیگر قابل تحمل نبودند. دولت‌ها برای جبران کسری به مالیات و چاپ پول روی آوردند، اما حالا زمان اصلاحات ساختاری فرا رسیده است. با این حال، ذینفعان این بودجه‌ها که جاپای محکمی در ساختار سیاسی دارند، به شدت مقاومت می‌کنند.

تجربه نشان داده که قطع بودجه‌های این‌چنینی، واکنش تند ذینفعان را به دنبال دارد. برخی هشدار می‌دهند که این اقدام ممکن است به اعتراضات گسترده منجر شود. اما راه‌حل چیست؟ آیا دولت باید تسلیم این فشارها شود یا با شجاعت، این بودجه‌های غیرضروری را حذف کند؟

برای حل این معضل، چند راهکار عملی پیشنهاد می‌شود:

۱. بودجه‌ریزی عملیاتی و عملکردمحور

به جای تخصیص بودجه بر اساس هزینه‌های ثابت، بودجه‌ریزی باید بر اساس نتایج و دستاوردها باشد. دستگاه‌هایی که میلیاردها تومان برای اهداف دینی یا رسانه‌ای دریافت می‌کنند، باید پاسخگوی عملکرد خود باشند. چرا با وجود این بودجه‌ها، دین‌داری در جامعه کاهش یافته و رسانه‌های رسمی مخاطبان خود را از دست داده‌اند؟

۲. انحلال ادارات زائد و حفظ حداقل حقوق

نیروهای غیرضروری باید به خانه فرستاده شوند و ادارات زائد منحل شوند، اما برای کاهش تبعات اجتماعی، می‌توان حداقل حقوق را برای آن‌ها حفظ کرد. این اقدام نه‌تنها هزینه‌های جانبی مانند مصرف آب، برق و گاز را کاهش می‌دهد، بلکه کارایی دولت را نیز افزایش خواهد داد.

۳. قطع کامل بودجه‌های عمرانی غیرضروری

بودجه‌های عمرانی این دستگاه‌های بی‌ثمر باید به‌طور کامل حذف و به بودجه‌های عملکردمحور تبدیل شود. این تغییر، منابع مالی را به سمت اولویت‌های واقعی مانند نهضت مدرسه‌سازی هدایت می‌کند که طبق گزارش‌ها، همچنان با کمبودهای جدی مواجه است.

۴. کاهش استقراض از بانک مرکزی

استقراض از بانک مرکزی، که در واقع دست کردن در جیب مردم است، باید متوقف شود. منابع آزادشده از حذف بودجه‌های بی‌حاصل می‌تواند به کاهش کسری بودجه و سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیرساختی مانند آموزش اختصاص یابد.

هرچند نمی‌توان از پزشکیان انتظار داشت مانند امام علی (ع) اموال بیت المال را بازگرداند، اما می‌توان انتظار داشت که در لایحه بودجه پیشنهادی دولت، این ردیف‌های غیرضروری حذف شوند. حتی اگر مجلس تندرو این بودجه‌ها را بازگرداند، دولت می‌تواند با ارائه لایحه‌ای شجاعانه، گام اول را محکم بردارد.

 

منبع : هم میهن
ارسال نظر