بازی اقتصادی و زشت ترامپ با ایران + واکنش چین
دونالد ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری خود در سال ۲۰۲۵، رویکرد اقتصادی سختگیرانهای را نسبت به ایران اتخاذ کرده است که بهطور عمده بر پایه سیاست «فشار حداکثری» استوار است.

این سیاست با هدف تضعیف اقتصاد ایران و وادار کردن این کشور به پذیرش توافقی جدید در زمینه برنامه هستهای و فعالیتهای منطقهایاش دنبال میشود.
۱. بازگرداندن سیاست فشار حداکثری
در فوریه ۲۰۲۵، ترامپ با امضای یک یادداشت امنیت ملی، سیاست «فشار حداکثری» را علیه ایران احیا کرد. این سیاست شامل تحریمهای شدید اقتصادی با هدف کاهش صادرات نفت ایران به صفر، مقابله با برنامههای موشکی و پهپادی ایران، و اعمال محدودیتهای بیشتر بر شبکههای مالی و لجستیکی مرتبط با سپاه پاسداران است.
۲. تأثیرات اقتصادی بر ایران
این تحریمها تأثیرات شدیدی بر اقتصاد ایران داشتهاند. بر اساس گزارشها، تجارت خارجی ایران از ۴۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ به ۲۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ کاهش یافته است. همچنین، تورم به بیش از ۴۰٪ رسیده و ارزش ریال به پایینترین سطح خود در تاریخ رسیده است. بیش از ۵۰٪ از جمعیت ایران زیر خط فقر زندگی میکنند و نرخ بیکاری در میان مردان ۲۵ تا ۴۰ ساله به ۵۰٪ رسیده است.
۳. تناقض در سیاستها: فشار اقتصادی و تمایل به مذاکره
با وجود اعمال فشارهای اقتصادی شدید، ترامپ در مارس ۲۰۲۵ اعلام کرد که مایل به مذاکره با ایران برای دستیابی به یک توافق هستهای جدید است. این پیشنهاد مذاکره در حالی مطرح شد که تحریمهای جدیدی علیه بخش انرژی ایران اعمال شده بود، که از سوی مقامات ایرانی بهعنوان نشانهای از «عدم حسن نیت» آمریکا تلقی شد.
۴. واکنشهای بینالمللی
سیاستهای اقتصادی ترامپ نسبت به ایران با واکنشهای بینالمللی مواجه شده است. چین بهعنوان بزرگترین خریدار نفت ایران، از مذاکرات هستهای ایران با آمریکا حمایت کرده و تحریمهای یکجانبه را «غیرقانونی» خوانده است. چین همچنین با استفاده از سیستمهای مالی مستقل، واردات نفت از ایران را افزایش داده است.
نتیجهگیری
سیاستهای اقتصادی ترامپ نسبت به ایران ترکیبی از فشارهای شدید اقتصادی و تمایل به مذاکره برای دستیابی به توافقی جدید است. این رویکرد باعث شده است که اقتصاد ایران با چالشهای جدی مواجه شود، در حالی که فضای سیاسی برای مذاکرات نیز همچنان باز است.