دلار در حال افزایش، ماشه فعال؛ آیا ورق فولادی رکورد تازه میزند؟
اعلام فعالشدن مکانیزم ماشه از سوی برخی قدرتهای جهانی، بار دیگر فضای اقتصاد ایران را متاثر کرده است. این عبارت، تنها یک اصطلاح سیاسی نیست؛ بلکه در عمل سازوکاری بهحساب میآید که میتواند بخش مهمی از تحریمهای لغوشده را بازگرداند و مسیر مبادلات مالی کشور را محدود کند. نخستین بازتاب این تصمیم در بازار ارز مشاهده شد و دلار بلافاصله واکنش نشان داد؛ اما تأثیر آن فقط به نرخ ارز محدود نمیشود؛ صنایع استراتژیکی مانند فولاد، که هم به بازار جهانی و هم به سیاستهای ارزی وابستهاند، بهسرعت در معرض نوسان قرار گرفتند.
فولاد؛ صنعتی که مستقیم از سیاست اثر میگیرد
در صنعتی مانند فولاد، سیاست هیچوقت بیرون از کارخانه نمیماند؛ از نرخ انرژی تا امکان نقلوانتقال مالی، همهچیز به تصمیمهای سیاسی گره خورده است. فعالشدن مکانیزم ماشه یعنی بازگشت فشار بر زنجیره تأمین و دشوارتر شدن مسیر واردات مواد اولیه. وقتی جریان ورودی مواد کند شود، تولیدکنندگان داخلی جهت حفظ پایداری تولید، ناچارند برنامههای خرید خود را بازنگری کنند.
در چنین شرایطی، کارخانههایی که با ورقهای پوششدار سروکار دارند، بیش از دیگران در معرض ریسک توقف تولید قرار میگیرند. چون این نوع ورقها، مانند ورق گالوانیزه، نهتنها در تولید لوازم خانگی و خودرو، بلکه در زیرساختهای ساختمانی هم نقش کلیدی دارند و جایگزینی سریع برایشان وجود ندارد؛ به همین دلیل، بسیاری از مدیران تأمین پیش از وقوع تغییرات جدید، اقدام به خرید ورق گالوانیزه میکنند؛ تصمیمی که هدفش سود کوتاهمدت نیست، بلکه حفظ تداوم تولید و کنترل هزینههای آتی است؛ در واقع، انبارکردن بهموقع این ورقها بهمنزله بیمهکردن خطوط تولید در برابر نوسانات سیاسی و اقتصادی است.
واکنش بازار داخلی؛ تأخیر کوتاه اما مؤثر
تجربه سالهای گذشته نشان داده است که بازار فولاد معمولاً با اندکی تاخیر به رویدادهای سیاسی پاسخ میدهد. فعالشدن مکانیزم ماشه نیز از این قاعده مستثنی نیست. در ابتدا، واکنش در بازار ارز دیده میشود؛ سپس هزینههای مبادله، حملونقل و تأمین مواد اولیه افزایش مییابد و در نهایت، اثر این تغییرات به چرخه قیمتگذاری محصولات فولادی منتقل میشود.
این تأخیر کوتاه، فرصتی محدود اما تعیینکننده برای فعالان بازار ایجاد میکند. تولیدکنندگانی که در این بازه تصمیمهای سنجیده میگیرند، معمولاً میتوانند جریان تولید خود را پایدار نگه دارند؛ در مقابل، خریدارانی که منتظر ثبات میمانند، اغلب با رشد هزینهها یا کمبود موجودی مواجه میشوند؛ در چنین دورههایی، رفتار بازار بیشتر از آنکه هیجانی باشد، واکنشی بهنظر میرسد؛ واکنشی که از تلاقی دو نیروی متفاوت شکل میگیرد: احتیاط تولیدکنندگان و تمایل خریداران به حفظ موجودی. همین دو نیرو هستند که مسیر آینده بازار فولاد را مشخص میکنند؛ گاهی با وقفهای کوتاه، اما اثری ماندگار.
متغیرهای مؤثر بر آینده بازار فولاد
در صورت تداوم فضای مبهم سیاسی، چند عامل کلیدی میتوانند روند آتی فولاد را شکل دهند:
- نرخ ارز و سیاستهای ارزی: تداوم نوسان یا افزایش نرخ دلار میتواند فشار مضاعفی بر هزینههای تولید وارد کند.
- محدودیتهای صادراتی: چنانچه تحریمهای جدید عملیاتی شوند، دسترسی تولیدکنندگان به بازارهای بینالمللی کاهش یافته و عرضه داخلی افزایش مییابد.
- افزایش هزینههای مالی و بیمهای: بازگشت تحریمها، ریسک تجارت بینالمللی را بالا میبرد و این عامل میتواند سرمایهگذاری در بخش تولید را کندتر کند.
- رفتار صنایع مصرفی: صنایع ساختمانی، خودروسازی و لوازم خانگی، بهعنوان مصرفکنندگان اصلی فولاد، با تصمیمات کوتاهمدت خود نقش مهمی در تثبیت یا تحریک بازار دارند.
آیا رکورد جدید در راه است؟
تحلیل شرایط کنونی نشان میدهد که فعالشدن مکانیزم ماشه صرفاً یک رویداد سیاسی نیست، بلکه زنجیرهای از اثرات اقتصادی را فعال کرده است. از محدودیت نقلوانتقال مالی گرفته تا افزایش هزینه تولید، همگی بازار فولاد را در موقعیتی قرار دادهاند که حتی بدون تغییر مستقیم قیمتها، انتظارات تورمی در آن افزایش یافته است.
این شرایط باعث میشود که بازار فولاد بهصورت طبیعی تمایل به رشد داشته باشد، مگر اینکه سیاستهای جبرانی مشخصی جهت کنترل انتظارات ارزی و بازگشت ثبات به بازار اتخاذ شود.
جمعبندی
فعالشدن مکانیزم ماشه، نهتنها نشانه بازگشت فشارهای بینالمللی است، بلکه یادآور پیوند تنگاتنگ سیاست و اقتصاد در ایران محسوب میشود. صنعت فولاد، بهعنوان یکی از بخشهای راهبردی اقتصاد، بیش از هر حوزه دیگری از این تغییرات تأثیر میپذیرد؛ در چنین شرایطی، اتکا به منابع دادهای معتبر برای رصد نوسانات بازار اهمیت ویژهای دارد.